اهداف و ضرورت
تحولات سریع و مستمر جهانی در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات در دهه های اخیر فرصت های جدیدی را برای نوآوری، کارآفرینی و تحولات سازمانی ایجاد کرده و همزمان تهدیدات اساسی برای بسیاری از کسب و کارهای مستقر و ریشه دار ایجاد نموده است. مجموعه ای بزرگ از خدمات الکترونیکی بدون هیچ پیشینه قبلی تعریف شده و عرضه شده اند، سازمان هایی الکترونیکی با مدلهای کسب وکار جدید ایجاد شده اند و شیوه های کار و فعالیت بسیاری از سازمانهای قدیمی و ریشه دار نیز همزمان با توسعه زیرساختهای فنی، قانونی، مدیریتی و ترویج دسترسی آسان و اقتصادی مردم به ابزارهای فناورانه متحول شده است؛ مشاغل جدیدی پیوسته در حال شکل گیری هستند و مشاغلی نیز در معرض تهدید قرار دارند.
مبتنی بر این تحولات، در دهه گذشته اقتصاد دیجیتال بطور فزاینده ای کلیه ساختارهای اقتصادی، اجتماعی، تولیدی، خدماتی، فرهنگی، اداری و آموزش جهان را تحت تاثیر قرار داده است. برخی برآوردها حاکی از آنست که سهم این اقتصاد در کل اقتصاد جهانی از 25 درصد عبور کرده و پیش بینی ها حاکی از تداوم رشد فزاینده در سالهای پیش رو است. شرکت های بزرگی چون گوگل، فیس بوک و آمازون بدلیل نوع مدلهای کسب و کاری دیجیتال و پلتفرمی در کمتر از یک دهه توانسته اند به لحاظ شاخص های مالی و ارزش بازاری و رشد بهره وری نیروی انسانی از شرکت های بزرگ با قدمت دهها سال پیشی گرفته و جایگاه خود را در بین شرکت های برتر ارتقا دهند. جذابیت بنگاههای دیجیتالی و اقبال ذینفعان اعم از بخش عرضه و نیز تقاضا از آنها سبب شده است که یک اقتصاد جدید و بالنده بصورت شرکت های استارت آپ در کلیه کشورها اعم از پیشرفته و درحال توسعه شکل بگیرد.
این دو جریان یعنی بروز شرکت های بزرگ دیجیتال محور و استارت آپها در کنار سایر پیشرانهایی چون انتظارات مصرف کنندگان، فناوری های نسل پنجم ICT یا دیجیتال، جهت گیری های رگولاتوری و سیاستگذاران و سایر کلان روندها منجر به بروز و ظهور گفتمان تحول دیجیتال در سطوح مختلف ملی، بخشی و نیز بنگاهها وسازمانها ومدلهای کسب و کار شده است.
در کشور ما نیز در سالهای اخیر شاهد ظهور و رشد کسب و کارهای نوپای استارتاپی با بهره گیری از فناوری های نوین دیجیتال هستیم. در سطوح کلان نیز برخی از دستگاهها از قبیل وزارت اقتصاد، نظام بانکی، معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، وزارت ارتباطات و فناوری گامهایی موثر در زمینه سیاستگذاری و تنظیمگری در جهت توسعه و ترویح اقتصاد و کسب و کارهای دیجیتال برداشته اند. با اینحال، ضرورت فعالتر شدن دستگاه ها، دانشگاهها و مراکز آموزش و پژوهشی برای انجام فعالیت های موثر دراین زمینه کاملا محسوس است. ایجاد مرکزی در دانشکده مدیریت و اقتصاد برای پرداختن به پیچیدگی های گذر از عصر توسعه صنعتی فعلی به پارادایم نسل چهارم صنعت موسوم بهIndustry 4.0 در همین جهت است.
نوآوری و تحول دیجیتال
با عنایت به مقدمه فوق دو مقوله کلیدی و در عین حال مرتبط با یکدیگر که تمرکز اصلی هسته پژوهشی را تشکیل می دهد نوآوری و تحول دیجیتال است. واژه نخست، نوآوری، از ابتدای تشکیل دانشکده مدیریت و اقتصاد در دو ده قبل از مباحث محوری آموزشی و پژوهشی بخصوص در برنامه های آموزشی MBA بوده است. از برنامه های موفق در این زمینه می توان به اجرای سه دوره دکترای سیاستگذاری تکنولوژی با همکاری دانشگاه SUSSEX انگلستان اشاره کرد. تحول دیجیتال نیز در دهه اخیر بطور فزاینده ای مورد توجه دانشکده های مدیریت و اقتصاد تقریبا همه کشورها اعم از توسعه یافته و یا در حال توسعه قرار گرفته است. اگر تحول دیجیتال را ناظر به تغییرات اساسی و نوآوری در ساختار، استراتژی، فرایند، مدل کسب و کار و فرهنگ سازمانی بدانیم که در نتیجه بکارگیری فناوری های پیشرفته اطلاعات و ارتباطات حاصل می گردد با عنایت به زمینه های دانشی و تجربی موجود در دانشکده مدیریت و اقتصاد مرتبط با فناوری اطلاعات و مفاهیمی همچون تحولات سازمانی، استراتژی، فرایند و ساختار سبب گردیده ت که مقوله تحول دیجیتال در چندسال اخیر کانون توجه دانشکده قرار گیرد.
تمرکز هسته پژوهشی نوآوری و تحول دیجیتال تلاش در جهت آشنایی بیشتر با پارادایمها، مبانی نظری، تئوری ها، رویکردها و ابزارهایی است که سعی در ایجاد همافزایی گفتمان و تعامل و یکپارچگی دو مفهوم نوآوری و تحول دیجیتال بنماید. بدین معنا که نوآوری و تحول دیجیتال را دو روی یک سکه تلقی نماید. تحول دیجیتال را عمدتا شامل نوآوری اعم از تدریجی و انقلابی در جهت بهبود مولفه های کسب و کار و همچنین تغییرات اساسی در آن با استفاده از فناوری های ICT موجود و نیز پیشرفته دیجیتال بنماید. نگاه به نوآوری نیز تاکید بر تحولات تدریجی و انقلابی مبتنی بر تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات مرسوم و پیشرفته دیجیتال دارد.
برخی از محورهایی که در هسته پژوهشی نوآوری و تحول دیجیتال مورد تاکید قرار می گیرد به شرح زیر است:
- نوآوری و تحول در مدل های کسب و کار دیجیتال
- پارادایمها، تئوری ها، چارچوب ها، رویکرد ها و متدولوژی های نوآوری و تحول دیجیتال
- تفکر پلتفرمی و اکوسیستمی (شامل اکوسیستم های کسب و کار و نوآوری)
- سازمان های پلتفرمی، پلتفرم های سازمانی
- سازمان های نواور و نوآوری های سازمانی
- پلتفرمها از منظر بازارهای چندجانبه، اقتصاد هزینه مبادله، اقتصاد matching
- پلتفرم های نوآوری، نوآوری باز، نوآوری های پلتفرمی، اکوسیستم های نوآوری، نوآوری های تدریجی در مقابل رایکال و برهم زننده (disruptive)
- استراتژی های نوآوری و تحول دیجتال (محتوا، فرایند و زمینه)، استراتژی های پلتفرمی، رقابت پلتفرمی، تئوری بنگاه، رویکردها ( رقابت، همکاری، بروز و ظهور در مقابل برنامه ریزی از قبل، بازار در مقابل منبع)
- فناوری های دیجیتال - موبایل، شبکه های اجتماعی، اینترنت اشیا، هوش مصنوعی و یادگیری ماشین، بلاک چین، داده و آنالیتیک
- همراستایی سیستم های اطلاعاتی با مولفه های سازمانی استراتژی، فرایند، فرهنگ، ساختار و تحولات آن
- حکمرانی دیجیتال، پیامدهای سیاست گذاری، مدیریتی و رگولاتوری بخصوص از منظر روابط انسانی، انحصار و ملاحظات نهادی، ساختاری و فرهنگی.
نوآوری و تحول دیجیتال بیش از اینکه یک تحول فناورانه باشد یک انقلاب ساختاری، فرهنگی و نهادی است. اشتباه رایجی که معمولا در برنامه های توسعه کاربردهای فناوری اطلاعات و ارتباطات در سازمانهای مرسوم بعضا موفق اتفاق می افتد آنست که غالبا فناوری ICT در کنار عوامل نهادی و سازمانی و فرآیندی موجود بکار گرفته می شوند. در نتیجه ناکارآمدی نهادی و ساختاری دستگاهها را بجای اصلاح محکم تر و مقاوم تر می کنند. لذا در طراحی برنامه های نواورانه و تحولی دیجیتال توجه به نقش محوری مشتری (customer-centric) و حل مسائل آنها در کنار سایر ذینفعان بیرونی علاوه بر بازیگران داخلی سازمان می بایست بیش از هرچیز مد نظر باشد.
جامعه هدف
در دنیای امروز هیچ بخشی از جوامع را نمی توان یافت که تحت تاثیر تحولات دیجیتال قرار نگرفته باشد. با اینحال، در طول این تحولات گذر زمان نشان دهده که بخشهایی از صنایع با شتاب بیشتری به این تحولات پاسخ داده اند و رویکردی فعالتر اتخاذ نموده اند. تجربیات، مشاهدات و مطالعات تشکیل دهندگان این هسته عمدتا متمرکز بر بخشهای بهداشت، حمل ونقل، بانکداری، اپراتورهای همراه و آموزش عالی بوده است و اکوسیستم شرکت های نوپا (start ups) و صنعت تولید و ساخت نیز در کانون توجه قرار داشته است. تجربیات فوق می تواند به دیگر صنایع خدماتی و تولیدی علاقمند به پیگیری و تحقق تحول دیجیتال قرار گیرد.
همکاری با صنعت
فعالان حقوقی و حقیقی در عرصه کار و کسب دیجیتال در قالب اکوسیستم به تعامل روزمره با یکدیگر می پردازند و طیفی متنوع از بازیگران هر یک نقش خود را ایفا می نمایند: دولت، صنعت، بنگاه های اقتصادی، دانشگاهها و نهادهای تحقیقاتی. از این رو دستیابی به فهم مناسب از مسائل پژوهشی، توانمندی های تخصصی لازم، نیازهای آموزشی و خدمات مشاوره ای با تعاملی چندجانبه حاصل می شود که در آن ذینفعان مرتبط دخالت دارند. از اینرو، اعضای این هسته پژوهشی همکاری بین صاحب نظران دانشگاهی، صنعتی و سیاست گذاری و پژوهشگاه ها و شرکت های تخصصی را برای فعالیت موفقیت آمیز خود لازم می داند.
این هسته پژوهشی در سال 1398 تاسیس شده و در حوزه معاوت فناوری و پژوهش دانشگاه صنعتی شریف به ثبت رسیده است.